داغت که با سکوت سبکتر نمیشود
حرفی بزن جواب که با سر نمیشود
تعریف کن از اول تنهایی ات بگو
از هیچکس برای تو مادر نمیشود!
از سال های بودن با من گرفته تا
داغی شبیه داغ پیمبر نمیشود
از آفتاب آن طرف شهر، از اُحد
از اشک زیر سایه که دیگر نمیشود!
از مردم، از عیادتشان، راستی بگو
کی گفته بود«فاطمه بهتر نمیشود»؟
با آیه، آیه، آیه ی عمرت نوشته ای
بیخود مقام فاطمه کوثر نمیشود
میخواهم از غمت نخورم بر زمین ولی
هر بار میرسم جلوی در، نمیشود
در بسترت به چشم من انگار زینبی
آدم سه ماهه اینهمه لاغر نمیشود
من هیچ محض خاطر این بچه ها بمان
باشد!؟ دوباره فاطمه با سر:_نمیشود!
***حسین رستمی***